اخبار خودرو ایران

قیاس مع‌ الفارق خودروسازی با صنایع نظامی

شنبه - ۶ خرداد ۱۴۰۲
خواندن 4 دقیقه
قیاس خودروسازی با صنایع نظامی

طی روزهای گذشته موضوع مقایسه صنعت خودروسازی با صنایع نظامی همچون موشک سازی و ساخت پهباد به یکی از بحث‌های داغ رسانه‌ای و فضای مجازی بدل شده و از زوایای مختلفی به آن پرداخته شده است. 

به گزارش خودرونویس، بسیاری از جریان‌های فکری که هم اکنون در سپهر سیاست و مدیریت کشور دست بالاتر را در اختیار دارند همواره این پرسش را مطرح می‌کنند که چرا صنعت خودرو نتوانسته است همانند صنایع نظامی به توفیقات بیشتری دست پیدا کند و محصولات فعلی خودروسازان داخلی نتوانسته است رضایت مصرف کنندگان را به دنبال داشته باشد و یا اینکه اگر خودروسازی نیز همانند صنایع نظامی اداره و مدیریت شود چنین می‌شود و چنان.
حال آنکه به طور اساسی نحوه مدیریت این دو صنعت با اهداف متفاوت و مدیریت خاص خود را نمی‌توان در یک ظرف ارزیابی کرد و لازم است در یک چارچوب کارشناسانه و منطقی آن را مورد ارزیابی قرار داد.
چه بسا به طور کلی تفاوت ماهیتی موشک سازی و صنایع دفاعی و نظامی با خودروسازی یا هر صنعت و فعالیت اقتصادی دیگر کاملا قابل قبول است زیرا هر کدام اهداف متفاوتی را دنبال می‌کنند و به ویژه صنعت خودروسازی با اهداف اقتصادی و تجاری رویکردی کاملا متفاوت را دنبال می‌کند و می‌بایست در یک فضای رقابتی و مبتنی بر تقاضای موجود در بازار و نیازهای جامعه مشتریان حرکت کند و در عین حال تحقق منافع کارکنان، سهامداران و سایر ذینفعان را در دستور کار قرار دهد.
در حالی که صنایع نظامی به هیچ وجه چنین شرایطی را ندارند، از محل بودجه‌های مشخص برای توسعه و فعالیت خود هزینه می‌کنند، اهداف تجاری مبتنی بر نیاز مشتری ندارند و به طور کلی در مسیر اهداف دیگری حرکت می‌کنند.
اما در رابطه با آنچه در این فضا محل اختلاف نظر بسیاری از افراد قرار گرفته و دامنه آن نیز طی هفته‌های اخیر وسیع‌تر شده است باید از دریچه عقلانیت و فلسفه کار تولیدی و اقتصادی بدان نگریست و مورد مداقه قرار داد.
ژان ژاک روسو نوشته زیبایی در رابطه با روحانیون مسیحی دارد و می‌گوید: «دست از اثبات حقانیت مسیح بردارید چون همه به آن معتقدیم، اثبات کنید شما مسیحی واقعی و نماینده واقعی خداوند هستید !!!»
اینکه ماهیت صنایع نظامی با خودروسازی و هر فعالیت اقتصادی دیگر حتی مرغداری و باغداری متفاوت است شکی نیست و آنهایی که مداوم اینگونه مقایسه ها را مطرح می‌کنند یا اصلا درکی از صنعت و کسب و کار اقتصادی ندارند یا عمدا و عالمانه با مقاصد دیگری برای اخذ بودجه های بیشتر این موضوع را مطرح می‌کنند.
اما آیا صنعت خودرو ما نماینده واقعی توانمندی صنعتگران کشور است؟! آیا در دنیای پیچیده امروز هنوز تعیین قیمت بر اساس قیمت تمام شده و دعوا با شورای رقابت بر سر قیمت‌گذاری محصولاتی که سالهاست هزینه های توسعه و نوآوری و ساخت قالب و تجهیزات خط و دیگر هزینه‌های آن سرشکن و مستهلک شده است، نماد توسعه صنعتی است؟ آیا قیمت‌گذاری چند میلیاردی خودروهای مونتاژی که حداکثر قیمت skd آن (دقت داشته باشیدskd نه ckd ) با اتاق رنگ شده ۱۳-۱۴ هزار دلار است، نماد توسعه صنعتی به ویژه در توسعه صنعت خودرو است؟! آیا ساختار مدیریتی صنعت خودرو از کلان تا خرد توان مدیریتی فعالیت و کسب و کار رقابتی را دارند؟ بعد از سالها تولید L90 ، واقعا چند درصد این خودرو ساخت داخل شد؟! به معنای واقعی معنای این رویکرد نه توسعه صنعت خودرو، بلکه واردات قطعه خارجی است !!!
حال این سوال مطرح می‌شود که علت عدم ساخت داخل عمیق چه بود؟! عدم توانمندی داخلی یا عدم خواست رنو؟! آیا وضعیت فروش خودرو و بازار و خدمات بعد از فروش خودرو در کشور، بعد از این همه سال تولید و ممنوعیت واردات و صرف هزینه های گوناگون در حوزه مشتری، با هیچ کجای دنیا قابل مقایسه است؟!و بسیاری از موارد که هر یک جداگانه جای نقد و بررسی دارد. در نتیجه اینگونه می‌توان بیان کرد که «چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید/ گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست»
حال بد نیست که به جای افتادن در دام اینگونه مقایسه ها که معلوم است از کجا و به چه علت بعضی مواقع خاص در رسانه‌ها داغ می‌شود، اندکی بر مبنای واقعیات چند دهه گذشته به این صنعت بنگریم. شاید نیمه پر خودمان را در مشکلات این حوزه از صنعت بیابیم شاید داریم جایی مسیر غلطی را طی می‌کنیم.
5 از 4 رای

دیدگاه شما چیست؟