زمانی که نام خودروی کوپه به میان میآید، اولین چیزی که شنونده در ذهن خود تصویر سازی میکند، خودرویی اسپرت، چابک، کوچک، تند و تیز و با فاصله محور کم است. اما جالب است بدانید که خودروسازان آمریکایی اصلا با ابعاد کوچک و فاصله محور کم، رابطه خوبی ندارند، البته این موضوع در دهه 60 تا 80 میلادی بیشتر دیده میشد. در آن زمان آمریکاییها استاد طراحی خودروهایی با ظاهر خاص و طراحی ماندگار بودند که رفته رفته، این ریسک پذیری در بین خودروسازان آمریکایی در تولید خودرو از بین رفت و در حال حاضر کمتر خودروی آمریکایی روزی را میتوان مشاهده کرد که رنگ و بوی دهه 70 میلادی را بدهد. فرصتی پیش آمد تا با سواری و رانندگی شورولت ایمپالا کوپه 1972، برای مدتی به حال و هوای دهه 70 میلادی بازگردیم.
به گزارش خودرونویس، شورولت ایمپالا در سال 1958 به عنوان مجهزترین تریم شورولت بل ایر توسط جنرال موتورز به بازار عرضه شد. ایمپالا در آن زمان در واقع گران قیمتترین و مجهزترین خودروی سواری شورولت محسوب میشد که پرفروشترین خودرو در سگمنت خود نیز بود.
این خودروی فول سایز دارای تیپهای مختلفی از جمله کوپه، سدان، چهار در هاردتاپ، دو در هاردتاپ، دو در کانورتیبل و استیشن بوده است. در سال 1965 بود که نام کاپریس متولد شد. شورولت کاپریس در واقع مجهزترین و فولترین نسخه ایمپالا است که قدرتمندترین پیشرانههای شورولت و بالاترین سطح تجهیزات رفاهی، در کاپریس یافت میشد. خودروی مورد بررسی، پنجمین نسل شورولت ایمپالا است. پنجمین نسل این خودرو بین سالهای 1971 تا 1976 میلادی تولید شده است که به راحتی میتوان مدلهای تولید شده در بین این سالها را از روی تفاوتهای ظاهری تشخیص داد.
طراحی ظاهری شورولت ایمپالا
وجه مشترک تمام خودروهای سواری کلاسیک آمریکایی، کاپوتی کشیده و عریض، صندوق عقبی کشیده و فاصله محوری زیاد است. نسل پنجم ایمپالا شش سال روی خط تولید جنرال موتورز بود و مدل هر سال، ویژگی ظاهری منحصر به فرد خود را داشت. مدل 1972 ایمپالا، یکی از کمیابترین نسخههای این خودرو در ایران است که مدل کوپه آن، خاص شدن آن را دوچندان کرده است.
قوس شیشه عقب این خودرو به داخل کابین است و دقیقا عکس خودروهای امروزی نصب شده است که در برخورد اول توجه زیادی را جلب میکند و یکی از خاصترین قسمتهای خودرو همین شیشه عقب آن است. البته ایمپالا 72 کوپه دارای نسخه دیگری نیز است که قوس شیشه عقب آن به بیرون بوده است. برآمدگی موجود در میان صندوق عقب چهره عضلانی به قسمت انتهایی خودرو بخشیده و در عین حال، هماهنگی زیادی با مرکز قوس شیشه عقب ایجاد کرده است. در قسمت جانبی بدنه ایمپالا، همانند تمام خودروهای آمریکایی چراغهای روشنایی جانبی یا به اصطلاح چراغ هواپیمایی نصب شده است. دلیل نصب این چراغها، استانداردهای آمریکا در آن زمان بوده است. به همین دلیل در آن دهه شاهد این موضوع بودهایم که محصولات سایر برندها که قصد ورود به بازار آمریکا را داشتند ملزم به رعایت این استاندارد بودند و باید در خودروی خود، تغییراتی را ایجاد میکردند.
فارغ از تفاوتهای جزیی در خطوط بدنه میان مدلهای 71 تا 76 ایمپالا، تفاوت عمده این مدلها در پروفیلهای جلو و عقب و طراحی چراغها و جلوپنجره خلاصه میشود که کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. ایمپالا 72 دارای یک جلوپنجره بزرگ است که در قسمت پایینی پوزه جلو نصب شده است. نحوه نصب سپر به گونهای است که از میان جلوپنجره عبور کرده و ضمن محافظت از آن در برابر ضربههای وارده، زیبایی خاصی به پوزه این خودرو بخشیده است. دلیل طراحی گرد یا مربعی قاب چراغهای جلو خودروهای آمریکایی و نصب هر لامپ در یک کاسه مجزا، اعتقاد خودروسازان آمریکایی به پخش و پرتابش بیشتر نور این سبک چراغها است. به همین دلیل بود که در آن زمان برخی از خودروسازان آلمانی مانند آئودی و مرسدس بنز برای ورود به آمریکا، چراغهای جلو خود را به سبک آمریکایی تغییر میدادند تا با استانداردهای این کشور مطابقت داشته باشد.
در نمای جانبی، برابری تقریبی طول کاپوت با صندوق عقب و قرارگرفتن کابین در قسمت میانی خودرو، زیبایی بصری خیره کنندهای دارد. ضمن اینکه هماهنگی طراحی ستون عقب با خطوط و قوس صندوق، باعث جذابیت دوچندان پروفیل جانبی ایمپالا شده است.
طراحی داخلی شورولت ایمپالا
برخلاف خودروهای کوپه اسپرت آمریکایی مانند کامارو که در کشیدهای دارند، در این خودرو کاملا معمولی است. اما یک تفاوت عمده و اساسی بین این خودرو و سایر خودروهای اسپرت آمریکایی وجود دارد که آن هم تعبیه شیشه برای سرنشینان عقب است. در سایر خودروهای اسپرت کوپه، تنها با پایین دادن شیشه راننده و سرنشین جلو امکان گردش هوا به داخل اتاق وجود دارد. اما این خودرو با وجود دو در بودن، دارای چهار شیشه است و سرنشینان عقب قادر هستند تا به طور مجزا از سرنشینان جلو، شیشه جانبی خود را پایین آورند.
تودوزی داخل کابین این خودرو تماما چرم مشکی رنگ است. در آن زمان برخلاف حال حاضر، تودوزی پارچه و مخمل تنها روی خودروهای لوکس نصب میشد و تودوزی چرمی، روی نسخههای پایه نصب شده است. ایمپالا هم به عنوان یک خودرو سواری در طبقه متوسط، دارای تودوزی چرمی بوده و تنها در تریم کاپریس، تودزوی مخمل یافت میشود. اما به منظور زیبایی و القای کابینی لوکس به سرنشنیان، روی داشبورد و رودریها، تزیینات چوبی نصب شده که روی آنها، نشان آهوی ایمپالا قرار دارد. صندلی نیمکتی و یک تکه جلو، از ویژگیهای بارز خودروهای دهه 70 میلادی است و به دلیل نصب شیفتر تعویض دنده در پشت فرمان، هیچ محدودیتی برای سوار کردن سه سرنشین در جلو وجود ندارد و به همین دلیل نیز، این خودرو دارای سه کمربند ایمنی به جای دو تا در ردیف جلو است. ضمن جذاب بودن طراحی داشبورد، با نگاه اول به سادگی آن پی میبریم.
سرعت شمار خطی و عدم نصب دور موتور، در بیشتر خودروهای آمریکایی دهه 70 دیده میشود که در ایمپالا نیز نمونه آن نصب شده است. محل نصب پنل تنظیم سیست تهویه مطبوع در سمت چپ فرمان قرار دارد و تنها راننده برای روشن و خاموش کردن به آن دسترسی دارد. اما جنرال موتورز در مدلهای بالاتر به منظور دسترسی سرنشین جلو به این قسمت، این پنل را در میان داشبورد نصب کرد. نصب فرمان دوشاخه بزرگ و باریک، وجه مشترک تمام خودروهای آمریکایی آن زمان است. در آن زمان، کمربند ایمنی بیشتر خودروها به صورت دو نقطهای بود تنها از روی ناحیه شکم عبور میکرد، اما ایمپالا 72 جز اولین خودروهایی است که دارای کمربند ایمنی سه نقطهای است، اما متاسفانه امکان بستن آن به صورت سه نقطهای وجود ندارد! کمربند اینی این خودرو دارای دو قسمت مجزا یکی در سقف و یکی در کنار سرنشین جلو و راننده است. به دلیل نصب جدا از هم این دو قسمت کمربند و وجود تنها یک گیره برای بستن، تنها امکان بستن کمربند به صورت شانهای یا از روی شکم وجود دارد. اما در برخی مدلها، این دو کمربند از طریق یک سگک به یکدیگر متصل میشوند و با هم و به صورت سه سه نقطهای، درون گیره کمربند نصب میشوند.
تجهیزات ایمنی و رفاهی شورولت ایمپالا
بسیاری از تجهیزاتی که امروزه روی خودروهای ارزان قیمت نصب هستند، به عنوان آپشن روی خودروهای دهه 60 و 70 میلادی نصب میشدند. ایمپالا یک خودروی سواری خانوادگی نرم با تجهیزات رفاهی حداقل است و افرادی که به دنبال کابینی لوکس و مجلل میگردند باید به سراغ کاپریس بروند. ایمپالا دارای تجهیزات رفاهی مانند فرمان هیدرولیک، جعبه دنده خودکار، تودزوی چرم، کمربند ایمنی سه نقطهای، سیستم رادیو پخش، شیشه بالابرهای دستی و سیستم تهویه مطبوع و کولر است که نسبت به سال 1972 میلادی، خودروی لوکسی محسوب میشود.
مشخصات فنی و تجربه رانندگی شورولت ایمپالا
ایمپالا دارای تریمهای متنوعی بوده و طیف گستردهای از پیشرانههای شش و هشت سیلندر با قدرتهای خروجی مختلف و کاربراتورهای متنوع روی آن نصب بوده است. نسخه مورد بررسی به یکی از محبوبترین و رایجترین پیشرانههای شورولت مجهز بود. قلب تپنده این پیرمرد قدرتمند، یک پیشرانه هشت سیلندر 350 اینچ مکعبی با آرایش سیلندر V است. این پیشرانه با دارابودن حجم دقیق 5733 سی سی قادر به تولید بیشینه قدرت 165 اسببخار و بیشینه گشتاور 380 نیوتنمتر است. جنرال موتورز جعبه دندههای خودکار و دستی مختلفی را برای ایمپالا عرضه کرده است. نسخه مورد بررسی، دارای یک جعبه دنده خودکار سه سرعته با کد 350 است که قدرت و گشتاور پیشرانه این خودرو را به محور عقب منتقل میکند. با این مشخصات این خودرو در مدت 12.7 ثانیه قادر است تا از حالت سکون به مرز 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد و در نهایت قادر است تا به بیشینه سرعت 200 کیلومتر بر ساعت برسد.
پشت فرمان نشسته و سوییچ نوستالژیک این خودرو را باز کرده و با چرخاندن آن پیشرانه هشت سیلندر این پیرمرد را بیدار میکنیم. غرش پیشرانه در هنگام روشن شدن به معنای واقعی کلمه گوش نواز بود. در حالت درجا پیشرانه هیچ صدای اضافی و آزاردهنده نداشت. شیفتر دنده را در حالت D قرار داده و بدون فشردن پدال گاز خودرو به حرکت در میآید. پس از کمی تامل و کنار آمدن با گشتاور بالای این پیشرانه در دور پایین، جرات فشردن پدال گاز را پیدا کردم. با کمی فشردن دماغه خودرو بالا آمده و در صندلی نرم و راحت این خودرو فرو رفتم. به دلیل نرمی بیش از حد فرمان و ابعاد بزرگ، در صورتی که راننده با گشتاور و عملکرد این خودرو آشنا نباشد، ممکن است که فشردن زیاد پدال گاز کار دستش دهد!
چیزی که باعث میشود راننده به فشردن پدال گاز همواره مشتاق باشد، شتابگیری و حس خوب سواری ایمپالا نیست، بلکه صدای جذاب و دلنشین خروجی اگزوز دوگانه آن است که با فشردن پدال گاز ترشح آدرنالین را در رگهای راننده و سرنشینان بالا میبرد. در صورتی که زمین کمی خاکی و یا خیس باشد به راحتی میتوان با فرمان دادن و کمی فشار بیشتر روی گاز، قسمت انتهایی خودرو را منحرف کرد و صحنهای جذاب و وحشتناک را از دید حاضرین خلق کرد. سواری ایمپالا به لطف تعلیق و فنربندی لول، بسیار نرم بوده و بازی جانبی بدنه، سواری آن را به کالسکه شبیه کرده است. بیشتر خودروهای آمریکایی دهه 70، دارای ضعف سیستم ترمز هستند، اما این ضعف در واقع به دلیل قدرت بالای پیشرانه است که باعث شده خودرو عملکردی فراتر از زمان خود داشته باشد که سیستم ترمز آن زمان، قادر به متوقف کردن به موقع آن نباشد، البته این ضعف چندان جدی نیست و با کمی رسیدگی به پمپ ترمز و هواگیری، ترمزها قطعا از پس متوقف کردن این کشتی برمیآیند.
آمریکاییها برخلاف اروپاییها به دلیل دارابودن خیابانهایی پهن و کوچههایی عریض، علاقه زیادی به خوردهای بزرگ و راحت دارند. این علاقه به خودروهای بزرگ، در گذشته در مردم ایران نیز دیده میشد تا بدون دغدغه با خانواده به راحتی با آن سفر بروند و یا درون شهر جابهجا شوند. اما رفته رفته با ازدحام جمعیت، علاقه مردم به خودروهای بزرگ و راحت کمتر شد و تقاضا برای خرید خودروهای هاچبک و کوچک زیاد شد. اما هنوز هم برخی افراد هستند که سواری راحت و نرم خودروی کلاسیک و بزرگ آمریکایی خود را با هیچ خودروی روزی قابل قیاس نمیدانند و به خودروی کلاسیک خود وفادار ماندهاند. ضمن اینکه قدرت بالای پیشرانه، سواری نرم و هزینه پایین نگهداری خودروهای آمریکایی، دلیل دیگری برای محبوبیت این قبیل خودروها نزد مالکانشان شده است.
دیدگاه شما چیست؟